مطمئنا تا کنون مقالات زیادی با مضمون "بهترین آثار کمیک بوکی سینما" یا "بهترین کارگردانانی که فیلم کمیک بوکی ساخته اند" دیده‌اید. اما این مقاله با تمام آنها متفاوت است، چرا که قرار است در آن ببینیم چه کارگردانانی بهتر توانسته‌اند کمیک خود را در دنیای سینما خلق کنند!
5-جاس ویدون
چه کسی تصور میکرد دومین تجربه سینمایی جاس ویدون یکی از برترین آثار کمیک بوکی تاریخ شود؟ و چه کسی تصور میکرد یک کارگردان تلویزیونی اینچنین هنرمندانه کمیک بوکی را در مقابل دوربین ببرد؟
انتقامجویان حقیقتا پر شخصیت ترین فیلیمیست که از روی آثار کمیک ساخته شده است و جذابیتش نه در استفاده از بازیگرانی که نقش خودشان راپیش از این عنوان نیز تجربه کرده بودند، که در استفاده از شخصیت هایست که کاملا به ریشه‌های خود وفادارند و استفاده از مسیری برای آنان که هیچکس تصور نمیکرد در دنیایی غیر از کمیک قابل اجرا باشد.
4-استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ تنها کارگردان این لیست است که تنها یک بار به طور جدی وارد دنیای کمیک گشته است، اما نباید فراموش کرد همین یک حضور چه همت جسورانه‌ای میطلبیده است، همتی که حتی اسپیلبرگ کبیر نیز برایِ داشتنش به بودن در کنار نام همترازی دیگر (پیترجکسون) نیازمند میشود.
بعد از آثار سطحی و بی‌ارزش متعددی که از روی شاهکارهای اروپایی (نظیر لوک خوش شانس و همین تن تن) ساخته شد، هیچکس دیگر گمان نمیکرد بشود عنوان خوبی از روی این آثار ساخت،تا اینکه اسپیلبرگ با جسارتی مثال زدنی سراغ شاهکاری فرانسوی-بلژیکی رفت و وقتی که فیلمش به اتمام رسید، گویا این ذهن هرژه بود که بر روی پرده هنرنمایی میکرد.
3-کریستوفر نولان
خیلی‌ها میگویند که کریستوفر نولان بهترین اقتباس کمیک بوکی را با "شوالیه تاریکی" به پرده سینما آورده است. دروغ هم نمیگویند، راست میگوینویند!و مسئله دقیقا همینجاست؛اقتباس. واژه عجیب و پر معنایی است،از بین بردن اصالت یک رسانه برای تبدیل آن به رسانه‌ای دیگر. بازسازی مبدا به فراخور هدف.جالب نیست؟
بله! نولان جوان بهترین اقتباس کمیک بوکی را ساخته است اما این بدان معنا نسیت که توانسته به بهترین شکل ممکن کمیک را به عالم سینما بیاورد.البته استفاده از شخصیتهای متعدد کمیک بوکی و ریسک بر سر آوردن کاراکتری همچون مترسک به سینما به اندازه‌ای هست که نام او را در این لیست بیاوریم،ولی نه درحدی که او را برترین قلمداد کنیم.
2-سام ریمی
شاید مرد تاریکی نخستین تجربه ابرقهرمانانه این سلطان وحشت سینما باشد،اما بدون شک دلیل قرارگیر او در این لیست کارگردانی سه گانه مردعنکبوتیست. او شاید نحوه پرتاب تار مردعنکبوتی را دستکاری کرده باشد، اما نحوه شکل گیری او را آنچنان وفادارانه طراحی کرده است که هر کمیکخوانی ناخواسته لب به تحسین او میگشاید.
حتی تغیراتی که او در داستان ایجاد میکند نه مخرب که سازنده‌ی داستان است.برای مثال حضور پیتر پارکر در واپسین لحظات زندگی عموبن در کنار او و یا استفاده از ضد قهرمانی نه چندان معروف همچون مرد شنی درکنار ضد قهرمان اصلی و تغیرات اجتناب ناپذیر آن تنها گوشه‌ای از تصمیماتی است که سام ریمی برای ساخت کمیک خود گرفته است.(ایده هایی که به مسخره ترین شکل ممکن توسط مارک وب نیز به سرقت رفته‌اند.)
از آن گذشته سه گانه او نه تنها در پرداخت به ریشه قهرمان امتیاز کامل میگیرد، در اجرای شخصیتهای منفی نیز سنگ تمام گذاشته است.از ونوم و مرد شنی گرفته تا اتصالات نمادین بازوها و شکسته شدن آینه به دست هری در پایان قسمت دوم.
1-تیم برتون
تیم برتون نخستین کارگردانی بود که به سراغ قهرمان شماره‌ی دو دی سی رفت و در عین حال بهترین آنها.او در شماره نخست این فیلم به سراغ بزرگترین ضدقهرمان این فیلم میرود و بهترین بازیگر را برای او انتخاب میکند تا خنده‌های جنون آمیزِ جک مجنونِ درخشش در دنیای بتمن نیز بدرخشد.اما دلیل قرارگیر تیم برتون در مقام اول این لیست بتمن نیست،بلکه دلایلیست جز آنچه ذکر شد.
نخستین دلیل بازگشت بتمن است.بله!بتمن فیلم بهتریست از دومینِ خود در سینما، ولی بازگشت بتمن بهترین کمیک بوک سینماست!دکورهای وحشت انگیز گاتهام، مردانی که لباس دلقک به تن کرده‌اند، قبرستان والدین پنگوئن و نحوه شکل گیری او، باغ وحش و فاضلاب زیرآن، مبارزات انتخاباتی، سخنرانیهای تماشایی، دیالوگهای کمیک،صحنه به وجود آمدن زن گربه‌ای و...اگر این‌ها پنلهایی از یک کمیک نیست پس چیست؟شگفت انگیزتر آنکه تمام لحظات کمیک در شب میگذرد!
اما جدا از آن تمام آثار برتون تا درصدی کمیک است به جای فیلم.از سوار بی سر و گوسفندان خیال انگیز اسلیپی هالو تا شهر کابوس وار چارلی و کارخانه شکلات سازی؛ از خرگوش وقت شناس آلیس در سرزمین عجایب تا ملاقات قهرمان با پیشگوی دروغگو در ماجراجویی بزرگ پی وی. این ایده هایی نیست که در دنیای سینما بتوان به آن پرداخت،مگر اینکه شتربان بزرگترین کمیک پرداز تاریخ سینما باشد.
- ۹۳/۰۴/۰۳
(ایده هایی که به مسخره ترین شکل ممکن توسط مارک وب نیز به سرقت رفته‌اند.)