شیر,شیر است! / نقد وبررسی کراس اور " آخرین شکار کریون "
همین ابتدا بگذارید بگویم آخرین شکار کریون شاید شاهکار نباشد، اما واقعا ارزش خواندن را دارد. داستان شروع خوبی دارد، شروعی که باکمی دقت میتوان تا پایان داستان را از درونش یافت. داستان با شخصیت کر یون شروع میشود که میگوید «نام من کریون است...» ترکیب این چمله با جمله ناقصی که بعد از آن میگوید «بهترین...» به ما گوشزد میکند که این کمیک درمورد کریون است نه اسپایدرمن.
یکی از اشکالات داستان درهمین ابتدا مشخص میشود ، آن هم طراحی خاص برخی پوششهاست. متأسفانه نقدی که منتقدان بر نخستین چیپتر دراگون بال مطرح کردند، اینجا نیز وارد است؛ آیا عریان نشان دادن شخصیتهای مرد تنها به صرف مذکر بودن آنها صحیح است؟ آن هم دریک داستان بارنج سنی نوجوانان؟ بله، درست است که در آثار ادبی چنین چیزها ویا چنین تمثیلهایی به وفور دیده میشود، اما یادمان باشد که کمیک یک رسانه تصویری است. ضمن آنکه اگر برای مثال ما در رمان مردتاریخ چنین مسائلی را میبینیم، به این دلیل است که این رسانه هیچ مخاطبی را از میان کودکان ونوجوانان به خود اختصاص نداده و مخاطب مشخصا بزرگسال است. ضمن اینکه تمام کاراکترهای این رمان شخصیت هایی منفورند و هیچ کس با آنان همزاد پنداری نمیکند چه برسد به الگو برداری.
اما شروع داستان تنها به دوجمله بالا خلاصه نمیشد. کریون که ببری را از پای در آورد و سر گوریلی را (به صورتی غیر منطقی) از بدنش جدا کرده مونولوگ هایش را ادامه پیدا میدهد «مغز من خشن و با صلاوت است...» , «قلب من پر خروش و مغرور است ...» و «بدن من خوش اندام وقدرتمند است...». این دیلوگ ها همراه با تصاویر خاص همراه با آنها به وضوح نشان دهنده قدرت وعزم کریون است. اما آنچه تاثیر صحنه را افزایش میدهد اعترافیست که کریون میکند «مرد...یک پیرمرد.»سپس برای ما قسمتی از زندگی خود واینکه چگونه سالها پیش، بعد از فروپاشی شوروی باخانواده اش به نیویورک آمده. سپس از غرور و افتخار میگوید، اینجاست که ناگهان فضا و موسیقی کار تغیر میکند و به فضایی شنگول تر و پر انرژی تر میرود. بله! موسیقی! در واقع فضا آنقدر خوب طراحی شده که شما به راحتی این تغیر موسیقی پنهان را حس میکنید. سپس به تشیع یکی از تبهکاران خرده پا میرویم. اما این تشیع اهمیت چندانی ندارد. "جرج فیس مرده...چرا باید به رام مهم با شه؟ "تنها اهمیت این صحنه در این است که کریون میخواهد نخستین تمرینش را برای عنکبوت بودن انجام دهد، تمرینی که بسیار موفقیت آمیز از کار درمیاید. سپس لحظاتی بعد میبینیم که کریون خودرا در اسخر عنکبوت آماده میکند، یکی از بهترین لحظات کمیک در اینجاست که پیتر نیز دارد خواب چنین حقیقتی را میبیند و این دو موضوع به طرز هنرمندانه ای با یکدیگر تلفیق شدهاند. از اینجا به بعد همه چیز کلیشه ای میشود؛ توهمات، افکت باران، نبرد تن به تن، هلیکوپتر کریون، بهترین صحنات این قسمت پنل های پایانی برخی صفحات است که کار گورکن رانشان میدهد، وآنچه بدیع است مرگ پیتر است و اینکه مشخص میشود این قبر پیتر است وکریون وی را دفن میکند!
قسمت دوم سادهترین قسمت کراس اور است , شروع خوبی دارد زمانی که مخاطب مردعنکبوتی را بدون هیچ دیالوگی میبیند و سپس به یاد میاور: این کریون است . بدنه نکته خاصی (به غیر از نبرد کریون با عنکبوت ها) ندارد و داستان بیشتر سعی میکند ورمین را در ماجرا درگیر کند.تنها نکته خوب این قسمت پایان آن است , زمانی که کریون به سراغ مری جین میرود و فردی را که به او حمله کرده تاسرحد مرگ میزند , مری جین هم فریاد میزند"کافیه! بس کن!" و بعد متوجه موضوع میشود و میگوید "اون پیتر نبود".
خوشبختانه پنل های خاص ترکیبی همچنان ادامه دارند , درقسمت سوم با اینکه بیشتر تمرکز بر روی نشان دادن کریون در قالب مرد عنکبوتی است,صحنات بسیار خوبی را داریم , مثل صحنه ای که کریون با چاقو به موشی حمله کرده که این صحنات به خوبی با وضعیت ورمین ترکیب میشوند.متاسفانه صحنات منزجر کننده (مثل صحنه ای که ورمین فردی را لیس میزند) در این قسمت نیز پی دامی شود. اما شاید عجیبترین چیزی که در کل کراس اور میبینم یکی از صحنات همین قسمت باشد.صحنه مذکور زمانی اتفاق میفتد که کریون پس از شکست دادن ورمین وی را در آغوش گرفته وبه خانه میبرد!(برای اسارت) اما بی شک یکی از ماندگارترین صحنات در پایان آن اتفاق میفتد که دست مردعنکبوتی از قبر بیرون میاید! ونجوایی که از زیر قبر میپرسد"مری جین...؟"
قسمت چهارم ادامه ای است بر وقایع قسمت قبل , خصوصا باتمثیل خاصی که از مردعنکبوتی در حال مرگ نشان داده میشود. پس از آن مردعنکبوتی را میبینیم که از قبر بیرون میاید و مستقما به سراغ امارت کریون میرود. سؤال اینجاست که او چگونه در حالی که حتی نمیتواند تعادل خود را حفظ کند دو ببر عظیمالجثه را شکست میدهد؟به هر حال وقت وی از قبر بیرون میاید خواننده کمی به قهرمانش افتخار میکند اما زمانی که وارد امارت میشود و خواننده ببرها , مأمورین و از همه مهمتر روز نامه های روی زمین را میبیند پی میبرد این نجات یافتن نیز بخشی از برنامه کریون بوده است . پیتر در روزنامه میخواند که کریون دو هفته جای وی را گرفته است , سپس او دیوانهوار جلو میرود و فریاد میزند: "دو هفته!! دو هفته!!!"در این قسمت نیز با پلانهای خاصی مواجهیم که این بار کریون جای خودرا به گورکن داده است,کریونی که کم کم نقاب خود را برمیدارد وعبرت هایی را میگوید که منتظرشان بوده" اون بیرونه..."و"اون داره میاد"پیتر به خانه میرود وبا مری خداحافظی میکند و سپس میرود تا به خیال خودش شکارچی را شکارکند!وپایان این قسمت ادامه ای است بر مونولوگ های قبلی کریون"اوان اینجاست!"
و اما قسمت پنجم , از نظر من این قسمت برترین کمیک این کراس اور است , اما خب پر از اشکال است ! تنها دلیلی که میگویم این قسمت برترین است تنها یکی از پنل های آن است . خب داستان نه آن گونه که انتظار داریم آغاز میشود و نه باب میل ما ادامه میابد.کمیک با دو صحنه آغاز میشود , نخست یک پنل - صفحه بسیار زیبا که نمای بیرونی امارت کریون را نشان میدهد و دم صحنات دل خراشی که ورمین درونت قفس با خودش کلنجار میرود . سپس به جایی باز میگردیم که قسمت پیشین به اتمام رسید . همانگونه که میبینید ساختار این کمیک بسیار غریب است و گویا ما مشغول دنبال کردن یک مجموعه تلویزیونی ( با المانهای به خصوصش ) هستیم تا خواندن کمیک . مرد عنکبوتی ضربه محکمی به کریون میزند وکریون خون دهانش را تف میکند , اما نکته عجیب اینجاست که بعد از آن این دو دشمن خیلی منطقی با یکدیگر به گفتوگو میپردازند , کریون لباسهایش را عوض میکند و سپس مرد عنکبوتی را به دنبال خود میکشاند . اما زمانی که کریون سوار فیلش میشود , پیتر پارکری که دو هفته تمام زیر قبر بوده ناگهان عملی انجام میدهد که حتی اگر با هالک نیز طرف بودیم عجیب مینمود , پیتر فیل کریون را بلند میکند و به طرف دیگری پرتاب میکند ! توجیه نویسنده هم برای این عمل پیتر خشم است , یعنی چون پیتر خشمگین است نیرویش چند برابر شده است ! شکارچی که به زمین افتاده ورمین را (که به اندازه پیتر خشمگین است)آزاد میکند تا وی را نابود سازد . اما اینجا باز هم نویسنده بدون هیچ توجیه منطقی پیتر را مغلوب ورمین میکند . ورمین دیوانه فریاد میزند "اکنون ...مردعنکبوتی...تو را زنده خواهم خورد"اما کر یون دخالت میکند و با چاقویی که به وی پرتاب میکند جلوی این عمل او را میگیرد و سپس (گویا که با حیوانی برخورد میکند)به وی میگوی"تو کارت رو انجام دادی" "برو!" و ورمین در حالی که فریاد آزادی سر میدهد دور میشود و وداد را از پنجره به پا ین پرتاب میکند .
یک از خفت بار ترین صحنات کمیک در اینجا اتفاق میفتد که پیتر عاجزانه روی زمین افتاده و از ترس اینکه کریون وی را بکشد به خود میلرزد و میگوید "اوان...اوان الان من رو میکشه...اون دوباره من رو میکشه"اما کریون همچون پدری دلسوز و وفادار وی را بلند میکند و کمش میکند که از عمارت خارج شود . مرد عنکبوتی با خودش فکر میکند که کریون چه مرد خوبیست و او در مورد وی اشتباه فکر میکرده. کریون که گویا دارد به حیوانی ترحم میکند وی را تا نزدیک پنجره همراهی میکند و درست مثل آدم حسابیها میگوید "تو آزادی,برو!"
اما در صفحات آخر کمیک به اوج خود میرسد.تأثیرگذارترین پنل در تمام کراس اور,پنلی است که کریون در آن میگوید"من هرگز دوباره شکار نخواهم کرد".این جمله به تنهایی چندان خاص نیست اما زمانی که با نگاه پر معنایی که کریون در ظاهر به مرد عنکبوتی , ولی در حقیقت به ما خیره شده است ترکیب میشود واز همه مهمتر زمانی که مخاطب مرگ کریون را میبیند متوجه مسئله مهمی میشود: این قول یک مرد است , کریون راست میگوید,او دیگر هگزشکار نخواهد کرد.
بعد از آن مرد عنکبوتی از پنجره به بیرون میرود و زمانی که از کریون دور میشود در دلش میگوید "خدا به همراهت" به مخاطب نشان میدهد که حت دو دشمن نیز میتوانند مرد باشند . درهمین حین کریون در کنار پنجره ایستاده و تنها به یک چیز میاندیشد"افتخار".
میگویند انسان برای آرزوهایش زندگی میکند,به همین خاطرکریون که حالا دیگر آرزویش برآورده شده دلیلی برای زندگی نمیبند. اسلحه شکاریش را درون دهانش میگذارد وماشه رامیکشد,اینجاست که خواننده متوجه میشود آخرین شکار کریون نه مرد عنکبوتی که خود کریون است!
متأسفانه قسمت آخر چندان جالب ازکار در نیامده و بود نبودش فرقی نمیکند. تنها نکته قابل توجه زمانیست که مرد عنکبوتی در فاضلاب های تاریک حرکت میکند به صورت جسته وگریخته خاطراتی را از تاریکی زیر قبر به یاد میاورد.همچنین همزمان شاهد هستیم که دوباره گورکن قبری را حفاری میکند که بسیار شبیه به قسمت اول از آب درآمده. نامه ای هم از طرف کریون به دست پلیس میرسد که به همراه چند عکس همه چیز را توضیح داده و به گونه ای از پیتر رفع اتهام میکند.اما بهترین صحنه این قسمت زمانیست که درست همانگونه که او وخانواده اش مردعنکبوتی را دفن کردند خانواده اش وی را دفن میکنند.
نکات مثبت : تقریبا به غیر از مواردی که دربخش نکات مثبت ذکر شده است تمامی موارد مثبتند !
نکات منفی : منطق نه چندان سازگار با داستان های علمی تخیلی ,ذلت بیش از اندازه قهرمان داستان که به مذاق طرفداران خوش نمیاید , همه چیز در حد عالی باقی مانهده در صورتی که پتانسیل شاهکارشدن را دارا بود.
داستان:8
رنگ آمیزی:7
طراحی:8
کاور:10
امتیاز کلی:8/5